چطور بعد از خیانت شریکم دوباره به روابط اعتماد کنم؟
نوسازی اعتماد از دسترفته یکی از اصلیترین چالشهای روابط میان انسانهاست. وقتی به کسی اعتماد داریم در واقع با امید خاصی احساساتمان را با او در میان میگذاریم و در غم و شادی او را سهیم میکنیم؛ از او به راحتی عصبانی نمیشویم و بخشش خطاها با تکیه بر اعتماد، بسیار آسانتر خواهد بود. گاهی بر حسب خطا و یا سوتفاهم این اعتماد از دست میرود و ادامه رابطه تقریبا ناممکن میباشد. در اینجا تعدادی از روشهایی که به شما کمک میکند بعد از خیانت شریکتان، احساس بهتری داشته باشید و دوباره توانید یک رابطه را از سر بگیرید را مطرح کردهایم.

۱- برای اولین بار سعی کنید از خود مراقبت کنید.
این یک امر بدیهی است که شما باید احساسات خود را شفا دهید. شما قویتر از این هستید که در این شرایط شکست بخورید و از قبل بدانید که موفق میشوید اگر تلاش کنید. سعی کنید از احساس درمانی استفاده کنید و کمی احساسات خود را بروز دهید. بدیهتا شرایط بسیار سختی دارید و در ابتدا که احساساتتان از هر نوعی که باشد بسیار سنگین است و مانع تفکر منطقی شما میشود. باید بدانید که آنچه که "شما احساس میکنید" بسیار بسیار مهم است. سعی کنید دقیقا بسنجید چه احساسی دارید و آنها را درک و از هم تفکیک کنید. این کار در مرحله نخست به شما کمک می کند کنترل خود را بدست آورید و حرکت غیر قابل جبرانی را انجام ندهید. در مرحله بعد سعی کنید برای یک لحظه هم که شده از این فکر خارج شوید و سعی کنید کاری غیر مرتبط با وضعیت فعلی انجام دهید؛ به طور مثال با دوستان خود به گردش روید و یا فیلم سرگرمکنندهای را تماشا کنید.
۲- مانند یک قربانی زندگی نکنید.
شاید شما خطای بزرگی کرده باشید و فرد ناشایستی را انتخاب کرده باشید؛ اما به این بدان معنا نیست که شما باید همانند یک قربانی زندگی کنید. میدانید تفاوت یک قربانی و یک فرد پشیمان در چیست؟ این است که یک فرد پشیمان بواسطه از دست دادن داشتههایش شاید خود را سرزنش کند و پشیمان باشد از احساساتی که هدر داده است اما میدانیم که بعد از مدتی این احساسات عذابآور تمام میشوند؛ اما یک قربانی اینگونه تصور میکند که تمام وقایع چه خوب و چه بد همگی از بین رفتهاند و دیگر هیچگاه انسان نیکی را در زندگیاش تجربه نخواهد کرد!
۳- به این فکر کنید که همه را از دست ندادهاید.
سعی کنید با به جریان انداختن احساساتتان و تماشای آنها، خود را آرام کنید و به این فکر کنید که همه آدمهای دوستداشتی اطرافتان را از ندادهاید. در لحظات نخستین خطا در روابط سنگینی تمام عالم بر روی دوش شما خواهد بود و تفکر منطقی و احساسات شکوفا را لمس کردن بسیار دشوار است اما سعی کنید اکنون به سایر داشتههای معنوی خود کمی فکر کنید.
۴- برای انتقام کمی صبر کنید.
یک امر بدیهی است که وقتی کسی به ما خیانت میکند احساس بیارزش بودن و کم داشتن به سراغ ما میآید و مرتبا طرف مقابل را سرزنش خواهیم کرد. برای این کار عجله نکنید و کمی آرامش داشته باشید و سعی کنید به خود و احساسات خود بیشتر از طرف مقابل توجه کنید. در این خصوص از خود سوال بپرسید که آیا آنچه شما در ذهن خود از او میسازید و او را کتک میزنید به شما آسیب میرساند یا تنها خود را عذاب میدهید؟ پس از این سوال به این نیز بیاندیشید که شاید احتمال یک سو تفاهم وجود داشتهباشد و شما حتی اگر یک درصد برای خطای خودتان در نظر بگیرید بهتر است کمی برای انتقام گرفتن و اتمام کردن رابطه صبر کنید و توضیحات طرف مقابل را با دقت بیشتری گوش دهید.
۵- در مدت نوسازی احساسات خود، کمی اجتماعیتر باشید.
این کاری بسیار دشوار است که بعد از چنین تجربه تلخی شما اجتماعی باشید! اما میتوانید به این موضوع همانند یک چشمانداز نگاه کنید. سعی کنید این را با خود مرور کنید که نمیتوانید بخاطر نالایق بودن فرد دیگر، زندگی خود را تحت تاثیر قرار دهید و حتی برای مدت کوتاهی، بسیاری از زیباییهای زندگی اجتماعی را از دست بدهید.
* اگر احساسات شما بهبود یافته است و توانستهاید زندگی اجتماعی و شغلی را مجددا تجربه کنید و همچنین با دوستان خود به گردش روید و ... اکنون می توانید از روشهای زیر برای بازنگری رابطه خود استفاده کنید
۶- به رابطه خود فکر کنید!
اکنون وقت آن است که به رابطه خود و اتفاقاتی که افتاده مجددا فکر کنید. بسیار سخت است که یک رابطه را از دست بدهید؛ حتی اگر چیزی که از دست میدادید یک شی ساده بود برای شما کار دشواری میتوانست باشد چه برسد به یک رابطه که احساسات زیادی را برای آن صرف کردهاید. سعی کنید منطقی باشید و احساسات خود را در هر لحظه بسنجید و آن را کنترل کنید.
- فکر کنید قبل از آن واقعه شما چه احساسی داشتید و دقیقا چگونه این اتفاق افتاد و بر چه اساس شما به این نتیجه رسیدید؟
- دقت کنید اگر نیاز دارید با او صحبت کنید و حرفهای نگفته دارید تا با او بزنید. سعی کنید این حرفها را بر روی کاغذ بنویسید و در جایی نگهدارید.
- اگر این احساس را دارید که دیگر نمی خواهید شریک خود را ببینید سعی کنی احساسات خود را بر روی کاغذ آورید.
- آیا فکر می کنید آن رابطه دیگر برای شما فایدهای ندارد؟
سعی کنید پس از فکر در خصوص موارد بالا و رسیدن به نتایج مختلف در خصوص ادامه رابطه فکر کنید و تصمیم بگیرید.
۷- فرد مورد نظر خود را در نظر بگیرید.
البته کمی بیاحساسی است که در این شرایط به فکر یک رابطه جدید باشید اما بهتر است برای انتخاب همسر ایدهال خود کمی واقع بینانه فکر کنید. لازم نیست حتما در همین نقطه رابطه فعلی را تمام کنید و یک رابطه جدید را شروع کنید که این کار به شما کمک میکند دریابید آیا واقعا فرد شریک شما همانی است که واقعا همیشه انتظارش را داشتهاید یا خیر؟ از آنجا که همه ما لایق یک رابطه احساسی عمیق و بزرگ هستیم باید به ارزیابی شخصی بپردازیم که می خواهیم در زندگی، احساساتمان را با او در میان گذاریم.
- نخست به این فکر کنید که چرا به یک رابطه احتیاج دارید؟ نیازهای اساسی شما در یک رابطه چیست و چگونه رفع میشود؟
- دوم به این فکر کنید که آیا از آن دسته از آدمها هستید که نیاز به شادی و هیجان دارید و یا در جستجوی آرامش هستید؟ شخص مورد نظر شما باید چه ظاهری داشته باشد؟ چه نوع تخصص و یا چه نوع زندگی را باید داشته باشد؟ اخلاق، دانش و قدرت تصمیمگیری، زیبایی و ظاهر او، جهانبینی و قدرت ارتباط فرد مورد نظر خود را بررسی کنید.
- به این نیز فکر کنید که چنین فردی که شما در تصور خود ساختهاید چه تیپ ادمی را میپسندد؟ آیا شما ملاکهای لازم برای شادی چنین فردی را دارید؟ اگر شما در ذهن خود از فردی که تفکرات فیلسوفانه دارد خوشتان میآید آیا می توانید یک شخصیت پیچیده را درک کنی؟ بدانید اگر او نتواند در کنار شما احساس خوبی داشته باشد شما نیز نخواهید توانست که احساسات خوبی را در کنار او تجربه کنید.
- در نهایت به این فکر کنید که آیا فردی که پیش از این با او در ارتباط بودهاید می تواند همان فرد ایدهآل شما باشد یا خیر؟ این را بدانید که هر انسانی خطا می کند و این شما نیستید که قضاوت را برعهده دارید! همچنین میتوانید اینگونه فکر کنید که هر انسانی لایق شانس دوباره نیز هست حتی انسانی که خیانت کردهباشد.
۸- خطای شریکتان را در نظر بگیرید و آن را مورد بررسی قرار دهید.
بررسی قرار دادن خطای شریک و همسر زندگی، همیشه ممکن نیست اما گاهی فردی خطایی میکند که قابل جبران است و امکان دارد مسیری را برای او مشخص کنید که بتواند اشتباهش را جبران کند. باید بسنجید که این خطای او در پروسهای از زمان صورت گرفته و یا در لحظهای یک خطای ناخواسته را مرتکب شده است. در نهایت این شما هستید که انتخاب میکنید میتوانید او را ببخشید یا خیر؟ دقت کنید شاید خطایی رخ نداده و شما تنها به شایعاتی که بسیار واقعی به نظر میرسند گوش دادهاید! از طرفی باید بررسی کنید که این خطا تنها یکبار رخ داده یا اینکه بارها و بارها به شما خیانت شده؟
۹- نقاط مثبت روابط را در نظر بگیرید.
وقتی شما یک طلاق و یا یک جدایی بسیار عمیق را تجربه میکنید ضمن تحمل درد زیاد نباید در زندگی خود "درجا" بزنید و تعلل کنید. این حس خمودگی و سستی شما را بیشتر و بیشتر به کام خود فرو میبرد و شما روز به روز سختتر میتوانید این احساس را فراموش کنید. سعی کنید به خاطرات خوبی که داشتید فکر کنید و در کنار آن به نکات مثبت روابط میان انسانها توجه کنید. برای دلیل این کار می توانید کمی تمرکز کنید و در آرامش به این فکر کنید که آیا زندگی هر آدمی می تواند بدون یک شریک خوب، چیزهایی شگفت انگیز احساسی را رقم بزند؟ شاید شما از آن دسته از افراد عاشق پیشه و رومانتیک نباشید اما بدانید که بسیاری از ماجراجوییهایی در زندگی هستند که با کنشها و درگیریهای احساسی خلق میشوند؛ آن را بواسطه کسانی که ارزشش را ندارند از دست ندهید.
۱۰- خودتان را جای فردی که به شما خیانت کرده قرار دهید.
بسیار مشکل است که خودتان را فردی خیانتکار یا دروغگو و ... تصور کنید اما سعی کنید با این احساس مقابله کنید و برای یکبار هم که شده خود را اینگونه تصور کنید. این امر به شما بسیار کمک میکند که بتوانید گذشته را رها کنید.
۱۱- در این خصوص با شریکتان صحبت کنید.
سعی کنی با پرسیدن سوالاتی که باعث میشود قسمتی از حقیقت که نمیدانید را بشنوید. انتظار نداشته باشید که فورا برای شما توضیحاتی را بدهد که شما متقاعد شوید که او انسان پاک و بیخطایی است! سعی کنید در خصوص تجربیات گذشته که با هم داشتید صحبت کنید و از خوب و بد رابطه بازگو کنید. طوری به صحبتهای او گوش دهید که احساسات خود را بهتر درک کنید و طوری صحبت کنید که او بتواند احساسات شما را درک کند. این دادنها و گرفتنها به شما بسیار کمک میکند تا معنای یک رابطه و در نهایت یک زندگی نهفته در رابطه عمیقتر نگاه کنید.
۱۲- در نهایت به اشتباهات زندگی خود فکر کنید.
به اشتباهاتی فکر کنید که شما کردهاید و دیگران شما را بخشیده اند. لازم نیست طوری به این موضوع نگاه کنید که در نتیجهاش قرار باشد شما نیز شریکتان را ببخشید؛ اما دقت کنید که انسان و انسانیت تنها با یک خطای یک فرد از بین نمیرود و زندگی کماکان برجاست. هزاران نفر قبل از شما این احساسات را تجربه کردهاند و برخی از نو زندگی زیبایی ساخته اند و برخی دیگر در تمام عمر حسرت و نفرت را حمل کردهاند و یک نقطه کور و تاریک و گنگ باقی ماندهاند. این شما هستید که تصمیم میگیرید چگونه زندگی کنید.
آیا مطلب بالا از نظر شما مفید بود ؟
اگر دوست دارید، نظر خودتون رو درباره این مطلب بنویسید